افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، یک حالت آرامش و طمانینه ای دارند. 
 

عوامل دیگر

عوامل دیگری هم هستند که ما را به تیپ شخصیتی اسکیزویید علاقه مند می کنند. برخی از ما عاشق این هستیم که نقش شفادهنده را بازی کنیم؛ باید به قلب چیزی که معشوق مارا ناراحت می کند برسیم و سپس از طریق عشق مهیب و دلسوزی و محبت بی حد و حصر - او را شفادهیم. اسکیزویید چنین احساسی را به راحتی در ما بر می انگیزد.
 

ساکت و آرام

او بسیار ساکت، ناراحت و بی تجربه است. فرض را بر این می گذاریم که گذشته افتضاحی داشته - شاید مورد سوءاستفاده و غفلت واقع شده یا طرف های عشقی با وی بدرفتاری کرده اند - و عزم خود را جزم می کنیم رابطه ای جدید و اصلاحی با او برقرار کنیم تا آثار ضربه های قبلی را از ذهن اش پاک کنیم، بسیاری از اسکیزوییدها افسرده به نظر می رسند (خیلی پیش می آید که متخصصان سلامت روان، ابتدا به اشتباه در مورد آنها تشخیص افسردگی دهند) و حتی ممکن است احتمال خودکشی را برای أنها فرض کنیم.
 
این شخصیت آسیب دیده، بی شک برای غلبه بر آزردگی هایش به قدری تحمل نیاز دارد. حقیقت این است که اسکیزویید، افسرده نیست و هر چقدر به او عشق بورزید و از او حمایت کنید، نمی توانید سبک شخصیتی بنیادی او را تغییر دهید.
 

جذاب بودن سکوت او

سکوت، سردی و کم حرفی شخصیت اسکیزویید برای عده ای جذاب است. بی تفاوتی آشکارش می تواند تحریک کننده - و حتی اسرارآمیز - باشد. سردی و خالی از احساس بودن شخصیت اسکیزویید، در صورتی که خیلی جذاب به نظر رسد، به صورت بردباری بسیار مردانه، به رسم کلینت ایستوود نمایان می شود. البته حقیقت مایوس کننده این است که در پشت این بردباری مردانه، اسرار زیادی وجود ندارد بلکه آدمی وجود دارد که خیلی به روابط اهمیت نمی دهد!
 
کسانی که با تیپ های سرد و خالی از احساس رابطه برقرار می کنند، مجذوب بی تجربگی رابطه ای اسکیزویید می شوند. در دنیایی که ارتباط و تماس جنسی بسیار سریع رخ می دهد، بی تجربگی جنسی آشکار شخصیت اسکیزویید و بی میلی او به رابطه جنسی، رفتاری جالب، بی نظیر و سنتی جلوه می کند. سادگی جنسی طرف مقابل شما می تواند شیرین به نظر رسد و نسبت به طرف هایی که از همان اول دنبال تماس جنسی هستند، تازه و دلگرم کننده به نظر آید. اما یادتان باشد این بی علاقگی جنسی، همیشگی است و بعد از ازدواج ادامه می یابد.
 
پیدا کردن شخص اسکیزویید، انگیزه های دیگری هم دارد. اگر در طول زندگی همواره با احساس تنهایی دست و پنجه نرم کرده باشید، با دوست نداشتن و ارتباط نداشتن شخصیت اسکیزویید همانندسازی افراطی می کنید. در تلاش برای کم کردن احساس تنهایی طرف سرد و خالی از احساستان، برای او دلسوزی می کنید. اما خودتان را گول نزنید. اسکیزویید تنها نیست- شما تنها هستید. بالاخره این که برخی آدم ها در روابط خود، به چالش نیاز دارند. آنها دنبال این هستند که یخ طرف سرد و خالی از احساس را بشکنند. البته احتمال موفقیت آنها در این چالش کم است ولی به هر حال چالش است.
 
 
بسیاری از جنبه های رفتار شخص اسکیزویید می تواند ما را به خود جذب کند و باعث شود ارتباطمان با او را حفظ کنیم. در این مواقع معمولا روابط قبلی خود را از سر می گیریم - یعنی اضافه کاری می کنیم تا محبت طرف سرد و نجوش خود را جلب کنیم. در برخی موارد هم محتاج مورد احتیاج بودن هستیم و می خواهیم از طریق نجات دادن یک نفر و مراقبت از او، درستی خود را ثابت کنیم. شخص سرد و خالی از احساس برای عده ای هم گیرا و دوست داشتنی است. هر انگیزه ای که دارید، در یک مورد با خودتان صادق باشید: طرف اسکیزویید شما سرد و خالی از احساس باقی خواهد ماند و از شما فاصله خواهد گرفت. اگر نیاز شدیدی به تلافی کردن دارید، طرف اسکیزویید برای چنین رابطه ای مناسب نیست.
 
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»